قـرارگــاه ربّـیـون

(روایتی الهی از جنگ)

نبرد در میدان سخت، مقدمه بود؛ جنگ اصلی، اکنون بر سر باورها و روایت‌هاست.

اینکه بتوانیم بر اساس آیات قرآن و روایات معصومین (علیهم‌السلام) خطوط اصلی میدانی را مشخص کنیم، بر اساس مخاطبین مختلف امتداد دهیم و طبق آن عملیات‌هایی میدانی تعریف کنیم، اولویت اول ما است.

از فتح میدان تا تثبیت پیروزی در جبهه روایت‌ها

«إِنّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً»: روایت یک پیروزی قاطع، در نبرد روایت‌ها و اراده‌ها

آنچه گذشت، نه یک درگیری صرفا نظامی، که تجلی وعده‌ی الهی و میدانی برای درهم پیچیدن طومار اهداف دشمن بود. در این نبرد، صحنه‌گردان اصلی، اراده‌های پولادین ملتی بود که با اتکا به نصرت الهی، حماسه‌ای از وحدت و اقتدار آفرید، طومار جنگ شناختیِ دشمن را در هم پیچید و مرحله نوینی از اقتدار را برای ایران اسلامی رقم زد. این تحلیل، روایتی کامل از ابعاد این پیروزی قاطع و فتح مبین و ترسیم نقشه راه آینده است.

ارکان پیروزی ما در این نبرد همه‌جانبه:

  1. انهدام کامل اهداف دشمن: دشمن با ۵ هدف کلان وارد میدان شد: نابودی توان هسته‌ای، انهدام توان موشکی، حذف فرماندهان، ایجاد اغتشاش و تجزیه‌طلبی، و در نهایت براندازی نظام. به لطف الهی، نه تنها هیچ‌کدام از این اهداف محقق نشد، بلکه نتیجه‌ای کاملاً معکوس گرفتند. این اولین و بزرگترین بُعد پیروزی ماست.
  2. رستاخیز اتحاد ملی و آرامش مؤمنانه؛ پیروزی قاطع در جنگ اراده‌ها:
    • روحیه ملت ایران: بزرگترین عامل پیروزی و یأس دشمن، همبستگی بی‌نظیر مردم ایران بود. برخلاف پیش‌بینی دشمن، نه تنها یأس عمومی و هجوم به فروشگاه‌ها رخ نداد، بلکه جامعه در کمال آرامش و نشاط، حاضر و ناظر و فعال در کمک به جنگ شد. قرارگاه‌های مردمی برای مشارکت فعال شد و در جای‌جای ایران شکل‌گرفت و مردم برای نقش‌آفرینی بیشتر “گرم می‌شدند”.
    • روحیه جبهه دشمن: در نقطه مقابل، اسرائیل با پدیده فرار گسترده از کشور، منع و محدودیت خروج از کشور، و فروپاشی کامل روحیه مردمی مواجه بود. هزینه فرار از کشورشان بالا رفت، و حتی فرار و رفتن از دریاها انجام می‌شد. دشمنی که بر واگرایی و یأس عمومی مردمِ ما حساب باز کرده بود، خودش در درونش با آن مواجه شد. ملت ما با حماسه‌ی الهی و رستاخیز بی‌نظیر وحدت و همبستگی ملی حاضر در صحنه بودند، در حالی که جبهه دشمن دچار فرار و وحشت بود. این تقابل روحیه‌ها، سند قطعی پیروزی ما در عرصه‌ی #جنگ_شناختی است.
  3. پیروزی در میدان نبرد سخت و اثبات قدرت مطلق نظامی و تحقیر گنبد آهنین:
    در کمتر از ۱۲ ساعت پس از حمله‌س غافلگیرانه دشمن و شهادت سران فرماندهان ما، نیروهای ما پاسخی کوبنده و درهم‌شکننده دادند. موشک‌های قدرتمند ما لبه‌ی تکنولوژی پدافندی جهان را به سخره گرفتند و گنبد آهنین را سوراخ سوراخ و به آبکشی بدل کردند که همه موشک‌ها از آن عبور می‌کنن و شاید آخرین حمله‌های ما ۱۰۰ درصد موشک‌ها به اصابت رسید. جهان، نه فقط شنید، بلکه به چشمش دید که قدرت برتر در این میدان نظامی کیست. این نشان‌دهنده تسلیم بی‌چون و چرای توان پدافندی دشمن در مقابل اون نظام آفندی و حمله ما و تهاجمی ما بوده که تو این عرصه هم شکست کامل مفتضحانه‌ای بر آن‌ها عارض شد. در عرصه هسته‌ای هم به غیر از آنچه که بر سطح زمین بود که به آن‌ها توانستند آسیب‌هایی رو برسونند اما نه ذخایر اورانیوم ما مورد آسیب قرار گرفت و نه اون تجهیزات زیرزمینی و قرارگاه‌های زیرزمینی ما مورد آسیب قرار گرفت. اگر با این نگاه به عرصه و صحنه نگاه بکنیم، دشمن به هیچ‌کدام از اون اهدافی که ذکر کرده بود نرسید.
  4. فتح‌الفتوح در #جنگ_شناختی و روایت الهی: ۹۰٪ جنگ امروز، جنگ شناختی است. ایستادگی آن بانوی مجری در قلب آتش، نماد آرامش یک ملت بود. دشمن با دستان خود (یَخْرِبُونَ بُیُوتَهُم بِأَیْدِیهِمْ) صحنه‌ای جهانی فراهم کرد تا حقانیت ما و رسوایی او برای همگان آشکار شود.
  5. فتح میدان دیپلماسی و افکار عمومی جهان:
    • حمایت جهانی بی‌سابقه: مظلومیت ما در کنار ظالم بودن دشمن که از قبل در ماجرای غزه آشکار شده بود، یک سرمایه عظیم جهانی برای ما ساخت. به جهت پیشینه ظلم اسرائیل در غزه، تجاوز به ایران نیز در ادامه همان ظلم دیده شد. برای اولین بار، پاسخ نظامی ایران با موجی از خوشحالی و حمایت مردمی جهانی (نه فقط در دولت‌ها) همراه شد و محکومیت جهانی را برای رژیم صهیونیستی به دنبال داشت.
    • دیپلماسی موفق: دستگاه دیپلماسی کشور با عملکردی موفق، توانست اجماع‌های مهمی را در کنفرانس اسلامی، اتحادیه عرب و حتی در میان سایر کشورها علیه دشمن شکل دهد.
  6. صلح حدیبیه‌ی زمانه؛
    آتش‌بسِ دشمن از موضع ضعف و عجز: این آتش‌بس، نه یک صلح تحمیلی، که فریاد عجز دشمنی بود که خود را در آستانه فروپاشی کامل می‌دید.
    • فریاد ضعف دشمن: دشمن پس از دریافت ضربات پی‌درپی و از ترس واپاشی کاملش، با واسطه قرار دادن کشورها، ملتمسانه به دنبال آتش‌بس بود. این، اعلام آتش‌بس از موضع قدرت نبود، بلکه از نهایت ضعف و ذلتش بود.
    • به تعبیری که در قرآن کریم آمده است که: «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها» اگر دشمن با ذلت اظهار ضعف و زبونی و قبول کرد شما بپذیرید.
    • هرچند دشمن می‌خواهد در جنگ روانی خودش را غالب نشان بدهد. اما از همین الان در درون خودشون و تحلیل‌گران و حتی نظامیان و مسئولان خودشان دو دستگی کاملاً مشهود است که چرا شما اقدام کردید و ضعف‌تان را آشکار کردید.
      سرآغاز فتوحات بزرگتر: این وضعیت، یادآور «صلح حدیبیه» است؛ قراردادی که به ظاهر محدودکننده بود اما خداوند آن را «فتح مبین» نامید و بلافاصله مقدمه فتح قلعه‌های خیبر و سپس فتح مکه شد. این آتش‌بس، سکوی پرتاب ما برای پیروزی‌های بزرگتر است.
  7. تکلیف ما در مرحله نوین نبرد:
    • تکلیف اول. تهاجم در میدان جدید: مأموریت ما برای تثبیت فتح و تسخیر قله‌های دیپلماسی
      • مرحله‌ای از پیروزی نظامی محقق شده، اما جنگ با دشمن فریبکار تمام نشده است. اکنون وارد مرحله‌ی نبرد دیپلماسی عمومی و جنگ روایت‌ها شده‌ایم که مرحله‌ای خطیرتر و پیچیده‌تر از جنگ نظامی است.
      • جنگ‌های آخرالزمانی، نبردهایی با سرعت و شدت سرسام‌آورند که در آن، لحظه‌ای غفلت، به معنای جاماندن از کل کاروان است. همان‌طور که واکنش نظامی ما به حمله دشمن، سریع و کوبنده بود، اکنون باید با همان سرعت و روحیه تهاجمی، وارد این فاز جدید نبرد شویم.
      • مأموریت ما در این عرصه جدید، نه تنها تمام نشده، که دوچندان شده است. اکنون وظیفه تمام «قرارگاه‌های عملیاتی» (اعم از فرهنگی، رسانه‌ای و سیاسی) این است که با قدرتی بالاتر، صحنه پیروزی را برای جهان ترسیم و تثبیت کنند:
        • روایت اقتدار: باید با تمام توان به جهان نشان دهیم که اقتدار ایران دیگر یک ادعای شنیدنی نیست؛ بلکه یک حقیقت دیدنی است. جهان، توانایی ما را نه با گوش، که با چشم دید و این بزرگترین دستاورد ماست.باید با تمام توان به جهان نشان دهیم که اقتدار ایران دیگر یک ادعای شنیدنی نیست؛ بلکه یک حقیقت دیدنی است. جهان، توانایی ما را نه با گوش، که با چشم دید و این بزرگترین دستاورد ماست.
        • منطق پیروزی در میدان: باید این منطق قاطع را جا انداخت که دشمن، آغازگر حمله بود و ما، پایان‌دهنده آن. در منطق نبرد، آن‌که ضربه نهایی را می‌زند، پیروز میدان است و این ما بودیم که آخرین شلیک‌ها را انجام دادیم؛ این یعنی دشمن، شکست را پذیرفته است.
        • جنگ سخت به‌ظاهر به پایان رسیده، اما نبرد اصلی برای به ثمر نشاندن کامل این پیروزی، تازه آغاز شده است.
    • تکلیف دوم. حفظ وحدت و تبدیل اتحاد ملی به سرمایه اجتماعی:
      • مهم‌ترین وظیفه کنونی، حفظ آن اتحاد و همبستگی مقدس مردمی است که در کوران جنگ شکل گرفت. این انسجام، یک سرمایه راهبردی عظیم است که باید آن را برای ساختن آینده‌ای قدرتمندتر، پاس بداریم و تقویت کنیم.
      • بزرگترین هدف دشمن از آتش‌بس، شکستنِ این اتحاد آسمانی و همبستگی و روحیه حماسی در ماست. امروز هر صدایی که به اختلاف و تفرقه و مقصرنمایی داخلی دامن بزند، دانسته یا ندانسته در پازل دشمن بازی می‌کند. تمام لوله‌های اسلحه‌ها باید به سمت دشمن باشد.
    • تکلیف سوم. نقش‌آفرینی همگانی:
      • این جهاد، مرز و جنسیت نمی‌شناسد. از خانواده‌هایی که برای رزمندگان آذوقه آماده می‌کنند تا بانوان گرانقدری که با ایجاد آرامش و سکینه در خانه و جامعه، ستون اصلی #جنگ_شناختی و ایجاد روحیه مقاومت هستند. مانند نقش آن بانوی مجری در رسانه، که به اندازه صدها موشک ارزشمند بود.
    • تکلیف چهارم. آمادگی کامل نظامی در کنار دقت بالا در غلبه با سلاح دیپلماسی:
      • با توجه به سابقه خیانت و پیمان‌شکنی یهود، ما هیچ اعتمادی به آتش‌بس نداریم. دست‌ها بر روی ماشه باقی می‌ماند و آمادگی ما برای پاسخ به هرگونه غدر و فریبی، بیش از گذشته است.
      • در عرصه دیپلماسی ما ۳ مرحله اساسی داریم. یه مرحله گفتگوست. مرحله دیگر مذاکره است. مرحله دیگر آن است که به نتیجه‌ای برسند و قراردادی را امضا بکنند. الان در مرحله اول هستیم. ما الان که گفتگوست اگر در این گفتگو بتوانیم به نتیجه برسیم باب مذاکره باز می‌شود.
      • در مذاکره هر کسی آنچه را که وسط دارد مطرح می‌کند. حرف‌ها و شرط‌هایش را مطرح می‌کند. پس از اینکه اگر در مذاکره به نتیجه رسیدند آن موقع ممکن است که یک قراردادی امضا بشود تا طرفین با وجود ناظرهای بین‌المللی آن را به سرانجام برسانند. (با وجود ناظرها، چون ما اسرائیل را که اصلا به رسمیت نمی‌شناسیم. و حتی بزرگترش، آمریکا را هم در حد مذاکره‌ی مستقیم نمیدانیم).
      • لذا مراقب باشیم گول نخوریم. ما الان در مرتبه گفتگو هستیم و هر لحظه این گفتگو ممکن است به ادامه جنگ منجر بشود و لذا ما جنگ را حتی در مرحله‌ی جنگ نظامی هم پایان‌ یافته نمی‌دانیم.
    • تکلیف پنجم. مبارزه با سلاح تضرع و توسل و دعا:
      • پیروزی ما از «و ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ وَلکِنَّ اللهَ رَمی» نشأت می‌گیرد. اکنون بیش از همیشه باید به سلاح دعا، تضرع و توسل به قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)، مجهز شویم. پویش همگانی برای خواندن دعای توسل، دعای ۱۴ صحیفه و سوره فتح، تکلیف جمعی و معنوی ما در این برهه طلایی است.
      • توسل به جایگاه والای شهدا: شهدای گرانقدر این نبرد، ثمره خون خود را دیدند. این شهیدان، بالاترین شهدای دوران ما هستند، چرا که به دست شقی‌ترین و جرثومه‌ترین فساد روی زمین به شهادت رسیدند و این، اوج افتخار است. و آنها همچنان ذخایر معنوی ما در این نبرد هستند که با توسل به ایشان بسمت غلبه‌ی نهایی حرکت می‌کنیم.

پیام نهایی:

ملت بزرگ ایران! ما در این میدان پیروز شدیم. این فتح را باور کنیم و با بصیرت و وحدت، آن را در عرصه‌های دیپلماسی و فرهنگی نیز به سرانجام برسانیم. خون پاک شهدای ما به ثمر نشست و ابهت پوشالی دشمن صهیونی و پدرخوانده‌اش، آمریکا، در هم شکست، و آرامش ملت ما که از وجود رهبر معظم انقلاب نشأت می‌گرفت، جهان را شگفت‌زده کرد.

اینک زمان آن است که با شکرگزاری به درگاه الهی، امید به آینده، و چشم به قله‌های بلندتر، مقدمات آن وعده قطعی ظهور، و فتح و پیروزی نهایی را که تمام جهان در انتظار آن است، فراهم آوریم.

عهد جمعی ما حرکت بسوی ظهور است، و آن ظهور قدرت اسلام و حاکمیت مقام ولایت است، لذا در این زمان‌هایی که زمان‌های طلاییست برای آنکه قدرت غالب الهی خودش را نشان بدهد به عنایات الهی توکل کنیم که خدای سبحان غالب غیرمقهور است، چنانکه فرمود:

«کَتَبَ اللّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِی إِنَّ اللّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ» (مجادله، ۲۱)

«کَتَبَ اللّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِی إِنَّ اللّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ» (مجادله، ۲۱)