قـرارگــاه ربّـیـون

(روایتی الهی از جنگ)

نبرد در میدان سخت، مقدمه بود؛ جنگ اصلی، اکنون بر سر باورها و روایت‌هاست.

اینکه بتوانیم بر اساس آیات قرآن و روایات معصومین (علیهم‌السلام) خطوط اصلی میدانی را مشخص کنیم، بر اساس مخاطبین مختلف امتداد دهیم و طبق آن عملیات‌هایی میدانی تعریف کنیم، اولویت اول ما است.

سنن الهی، چراغ راه آینده

سُنَّهَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ ۖ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّهِ اللَّهِ تَبْدِیلًا ﴿۲۳﴾

داستانهای قرآنی سنن الهی هستند

هر جایی که قرآن، انبیا و امت‌های آنها و دشمنان آنها را ذکر کرده با اینکه به ظاهر یک واقعه است اما در حقیقت یک قاعده را بیان می کند که هرگاه این شرایط تکرار شود ، همین نتیجه قطعی است. لذا تحلیل اینکه این واقعه بر چه سنت‌هایی مبتنی بوده مهم است. هر سنتی که شناخته می‌شود می تواند میلیاردها میلیارد مصداق داشته باشد و میلیاردها میلیارد واقعه طبق آن می تواند رخ دهد.

برخی از سنت های قطعی الهی مانند: لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ یعنی اگر شکر کردید به شما اضافه می کنم لذا اگر انسان دچار زیادت نشد یقین می‌کند شکر محقق نشده. یا می‌فرماید که ان تنصروا الله ینصرکم، اگر شما نصرت کردید خدا را قطعاً خدا شما را نصرت خواهد کرد یا می‌فرماید که کَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِی سنت الهی این است که انبیا الهی غالب باشند. در آیه حیث تبعیت از رسول است. اگر مردم با رسول الهی همراه شوند و از این رسالتش تبعیت کنند قطعا غلبه می کنند. اگر در یک جنگی مثل احد، شکست عارض می‌شود معلوم می‌شود که آن جا امر رسول متبع نبوده است.

یکی از سنت های مهم سنت محوضت است که حاکم بر بسیاری از سنن الهی دیگر است. سنت محوضت یعنی از سویی، ایمان مومنان شدیدتر شود و از سوی دیگر، خباثت و کفرِ کفار هم بیشتر شود و آشکار شود. هرچه به سمت آخرالزمان نزدیک تر می شود این سنت بیشتر بروز می کند و شدت تقابل نبرد حق و باطل بیشتر می شود.

نگاه توحیدی با دیدن سنن الهی

سنن الهی تغییر نمی کنند و تبدیل به چیز دیگری نمی شوند. (گرچه ممکن است سنتی بالاتر بیاید و در این شرایط، سنتی که بالاتر است تحقق یابد.) این شناخت سنن الهی انسان را بر آینده مسلط می کند که چه کنیم به پیروزی برسیم؟

در اینجا هم اگر مشرکان وارد جنگ می شدند غلبه با مومنان بود اما خدا خواست که غلبه بدون جنگ محقق شود.

سنت های الهی بصورت یک شبکه یکپارچه به هم مرتبط هستند. بنابراین سنن الهی، مظهر نگاه توحیدی به عالم هستند. یعنی انسانی که تا قبل از این متکثراً به عالم نگاه می کرد و اجزای عالم را گسسته می دید، با نگاه آن سنت ها، کل عالم را تحت قواعد یکپارچه و توحیدی می بیند و توحید افعالی را قوی می کند.